Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-28@18:07:42 GMT

سفر به خانه دوستی که در همین نزدیکی است...

تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۹۱۸۱۸

سفر به خانه دوستی که در همین نزدیکی است...

ایسنا/کردستان این تنها یک سفر نیست بلکه معجزه ای است که در مقابل چشمان آدمی رخ می دهد. سرزمینی که تو را تغییر می دهد و رفتنی که باعث ماندن می شود.

وقتی پای صحبت یک دانشجو نشستم که تازه به سفر اربعین رفته بود و با جزییات، تمام رویدادها را توصیف می کرد، مشتاق شدم تا انگیزه این دانشجو را جویا شوم.

 مهران دانشجوی کرد زبان و اهل سنت سنندجی، از دیده ها و شنیده هایش در پیاده روی اربعین و رسیدن به خانه دوستی می گوید که در همین نزدیکی هاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امسال با باز شدن مرز باشماق برای زائرین کربلا، تعداد زیادی از جوانان و دانشجویان کردستانی به سبب مسافت نزدیکتر، به این سفر رفتند.

مهران از چه سفری صحبت می کرد؟

من از سفری جهانی می گویم از یک پیاده روی رویایی، از سفری به نام پیاده روی جهانی اربعین. شاید سال ها عکس و فیلم های این رویداد بزرگ را می دیدم اما توجهی نداشتم یا شاید هم خودم را بی توجه نشان می دادم. اما کم کم فهمیدم که این فقط یک پیاده روی نیست، این یک نشانه اعتراض به همه اشکال و مظاهر تروریسم، فاشیسم، امپریالیسم، استبداد و ظلم است و انسان آزاده نمی تواند به راحتی آن را نادیده بگیرد، این یک کمپین جهانی برای برائت از سیاهی است، مفاهیمی که شاید باید بیشتر دید. فریادی برای حمایت از مظلومین جهان و تعهدی برای حفظ اصولی ارزشمند.

 سفری به اندازه یک عمر

امسال فرصتی برایم مهیا شد تا سفری تغییردهنده داشته باشم، سفری عاشقانه از نجف آستان مقدس امام علی (ع) تا کربلا و بین الحرمین، شاید تحقق آرزویی که همیشه در وجودم بود اما من پیگیرش نبودم.

اهل سفرم و جاهای زیادی را با شگفتی های خاصی تجربه کرده ام اما امسال فرق داشت، وقتی مرز باشماق در سرزمین من به روی دنیایی نورانی تر باز شد، شاید دیگر وقتش بود؛ کوله بارم را بستم و به سوی خانه دوست که دیگر همین نزدیکی ها بود روانه شدم.

آغاز سفر

انتظاری طولانی در پایانه مرزی، اما شیرین و بدون خستگی، کسی شکایتی نداشت؛ حدود ۳ ساعت در صف های مارپیچ معطل ماندم تا بتوانم از مرز عبور کنم. وقتی پا به خاک عراق گذاشتم احساس می کردم طی جهشی بزرگ پا به روی ماه گذاشته ام. پس از مدتی سوار بر اتوبوسی مملو از زائر بودم که در سرزمینی نامشخص پیش می رفت. وقتی این آدم های مشتاق را می دیدم که بدون خستگی حتی در اتوبوس نمی خوابیدند، انگیزه ام برای این سفر بیشتر می شد.

 رسیدن به شهر نجف

بعد از ساعت ها به شهر نجف رسیدیم. نجف شهر مهمان نوازی بود که از زائران به خوبی پذیرایی می شد، موکب ها و غرفه هایی که تا به حال فقط در فیلم ها دیده بودم، مردمی بومی که پیشنهاد میزبانی به زائران می دادند، حرکتی محبت آمیز از طرف غریبه هایی که تنها اشتراک من با آنها، فقط عشق به امام حسین(ع) بود. غذاها هم با محبت دوچندان در اطراف برای مردم سرو می شد. توانستم خود را از این همه محبت خلاص کنم و از کوچه های پر پیچ و خم خود را به حرم حضرت علی(ع) برسانم، جایی که گنبدهای با شکوه را جلو خودم دیدم و با سونامی جمعیت کم کم وارد حرم شدم و در میان همهمه اطرافیان، حرف دلم را با مولا زدم.

بالاخره وقت رفتن به سرزمینی رسید که من را به اینجا آورده بود، سرزمینی که سال ها در جوار خانه من بود اما عطرش را حس نمی کردم.

من کرد زبانم و در کردستان متولد و بزرگ شده ام، اهل سنت هستم و محبت اهل بیت پیامبر را به خوبی آموخته ام، توسل را می دانم و از بچگی در عاشورا و شهادت حضرت علی(ع) بارها نذری پخش کرده ام. اما حالا از نزدیک داشتم این محبت را می دیدم، محبتی که من را به سوی سرزمینی آغشته به خون نوه پیامبر(ص) سید شهیدان و ۷۲ تن از پاک ترین انسان ها می برد.

کربلا یک مفهوم است، موضوعی که همیشه با اهمیت می ماند. با خود می گفتم قیام امام حسین(ع) در این دشت های کویری باید عزم ما را برای مقابله با هر ظلمی جزم کند. عدالت به همین راحتی ها نیست و هزینه دارد و هزینه هم برای عدالت خود یک حماسه می شود.

کل مسیر ۸۰ کیلومتری نجف تا کربلا حدود دو شبانه روز است که دوست داشتم بدون توقف به مقصد برسم اما جذابیت های مسیر هم کم نبود.

به عشق حسین(ع)

در مسیر نجف به کربلا غرفه هایی توسط اهالی محلی، خیرین و مساجد برپا بود، استراحتگاه هایی برای زائرین و مراکز امدادی برای مردم. مقادیر زیادی غدا از جمله گوشت،خورشت،نان،لوبیا و برنج تهیه شده بود و هر غرفه چیزی را سرو می کرد.چادرهای کوچکی با تشک های فومی برای استراحت و افرادی که زائرین خسته را ماساز می دادند. حتی حمام های سیاری برای دوش گرفتن وجود داشت.

جوانانی که کفش های کثیف و خاک آلود زائران را واکس می زدند و اینها همه بدون هیچ چشم داشتی. گروهی از اهل سنت را دیدم که با پرچمی با عنوان به عشق اهل بیت، در حال پیاده روی بودند،جلو رفتم ،پرچم را گرفتم و مسیری را با آنان طی کردم.

بیشتر از اینکه به پیاده روی فکر کنم، به دریای مردمی نگاه می کردم که می رفتند اما تمامی نداشتند، موجی از عاشقانی که شاید مثل من هنوز باورشان نشده بود که به سوی بهشت گام بر می داشتند.

مرد جوانی که مادر سالخورده خود را به دوش گرفته بود، پدری که پسر معلول خود را روی ویلچر هل می داد، دختر ۳ یا ۴ ساله ای که به مسافران شیرینی می داد، خانواده هایی که با هم آمده بودند، زوجی که دوتا بچه نوزاد خود را به آغوش داشتند، پدربزرگی که دست نوه خود را گرفته بود و مرثیه می خواند و میلیون ها آدم دیگر که هرکدام، ملیتی متفاوت داشتند، همچون جوی های کوچک می رفتند تا به دریای عظیمی بپیوندند.

پرچم کشورهای مختلف را می دیدم که نشان از اتحاد دوستداران حسین(ع) بود و همانند سربازان لشکری عظیم، کنار هم حرکت می کردند.

 دیدنی ترین صحنه هایی که هیچ گاه به این وضوح برایم قابل درک نبود. وقتی کنار این مردم بودم و با آنها صحبت می کردم فهمیدم با آنان اشتراکات زیادی دارم و خیلی از چیزهایی که برای آنها ارزش است، برای من هم ارزش است اما قبلا این را نمی دانستم، به همین دلیل بود که می گفتند برای زیارت باید طلبیده شوی، فهمیدم که امام حسین(ع) من را انتخاب کرده و تک تک زائرین خود را می طلبد.

در ادامه راهم باز هم میزبانانی که مردم را به خوردن چای شیرین عراقی همراه با تنقلات دعوت می کردند، زن و مردی که کشاورز بودند و از روستاهای اطراف آمده بودند و خرما و چای سرو می کردند، آنها می گفتند: ما هر سال مقداری از درآمد خود را جهت پذیرایی از زائرین حسینی کنار می گذاریم، خودمان گرسنگی می کشیم تا به زائران خدمت کنیم. وقتی این همه عشق را می دیدم بیشتر اهمیت این زیارت را می فهمیدم.

شب که خواستیم با چند نفر دیگر توقف کنیم جایی برای خواب پیدا نکردیم تا چند جوان برای ما پتو آوردند و پیرمردی هم ما را به زبان عربی به داخل چادری هدایت کرد.

روز موعود

صبح با صدای اذان یکی از زائرین برای نماز صبح برخواستم و همان موقع ادامه مسیر را ادامه دادم. می خواستم تا غروب به مقصد برسم و کمتر استراحت کنم. بعد از نماز عصر سرعت خود را بیشتر کردم تا تابلوها نوید رسیدن به کربلا را دادند، تقریبا در ده کیلومتری کربلا بودم.

دوست داشتم همین جا بنشینم و به رویدادهای روز عاشورا فکر کنم، جای سوزن انداختن نبود، با خود گفتم چگونه به حرم برسم، اما همین اندازه که به دوست نزدیک شده بودم باز هم برای من باورنکردنی بود، شاید لیاقت رفتن به حرم را ندارم.

زیارت اربعین

تقریبا به نزدیک بین الحرمین رسیدم، نمی توانستم جلوتر بروم، با مشقت توانستم جای خود بایستم، می دانستم توان حرکت ندارم، می گفتند باید بعد از سلام به امام حسین(ع) و برادر دلاورش حضرت ابوالفضل(ع)، زیارت اربعین را خواند اما مگر با این همه استرس برای دیدار دوست می شد.

شبی را که در بین الحرمین گذراندم زندگی من را تغییر داد، نخوابیدم و تمام شب را به بین الحرمین و گنبدهای طلایی حرم های مطهر نگاه کردم. نصفه های شب خود را به نزدیک حرم امام حسین(ع) رساندم و درب خانه دوست را زدم، دوستی که همیشه بود اما من نبودم، دوستی که برایش سینه نزده بودم اما همیشه غمگینش بودم و حالا من را جزو زائران خود قرار داده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی اجتماعی پياده روي اربعين بین الحرمین امام حسین ع پیاده روی خانه دوست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۹۱۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فعالیت معدن یا احیای منابع آبی! / منابع محلی خبر از حفاری در نزدیکی سرچشمه کامو می‌دهند

فعالیت معدن اطراف سرچشمه کامو چند سالی است که مطالبه اصلی مردم در منطقه کاشان است و اهالی کامو، چوگان و جوشقان قالی بر هر گونه فعالیت معدنی در این نقطه حساس هستند و اخیرا منابع محلی خبر از حفاری‌های جدید در این منطقه می‌دهند.

به گزارش خبرنگار گروه استان‌ها خبرگزاری دانشجو، معادن کرکس کوه پس از این همه مطالبه مردمی و مطالبات زیست محیطی هنوز هم به آنچه مردم می‌خواهند مجهز نشده است. در واقع بخش زیادی از این معادن فعال هستند و بخش زیادی از آن‌ها هم فعالیت‌های اولیه‌ای داشته اند و رها شده اند و مجموع همه این‌ها منطقه را تحت تاثیر قرار داده اند.

طبق اعلام مسئولین محیط زیست استان اصفهان و پس از تشدید شرایط در معادن کرکس کوه و همچنین حضور سلاجقه رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان در مورد معادن کرکس کوه اقداماتی را به عنوان محور در حال انجام دارد و با آب منطقه‌ای به لحاظ اثرات معادن بر منابع آب، با جهاد کشاورزی به لحاظ اثرات معادن بر مزارع و باغ‌ها و با صنعت و معدن به لحاظ مجوز معادن و زمان پروانه‌های بهره‌برداری در حالِ احصای نتایج است.

آخرین پیگیری ما از مسئولین محیط زیست منتج به این نتیجه شد که مشکلات معادن شهرستان نطنز از استان اصفهان توسط ریاست سازمان محیط زیست کشور طی نامه‌ای به وزارت صمت رسیده، البته برای اطلاع از جزئیات این نامه پیگیری‌هایی را انجام دادیم، ولی هنوز به دست ما نرسیده است.

اما آنچه در بین مردم محلی مطرح شده معدن کامو است. چند سال است که دغدغه مردم در واقع نگرانی درباره از بین رفتن منابع آبی کامو و چوگان است. این معدن آهن روی سرچشمه آب این مناطق مشغول انفجار بوده و حالا مسئولان معدن می‌گویند مشغول جمع آوری خاک‌های دپو شده در محل انفجار هستند.

مسئله معادن جوشقان قالی و کامو یکی از زخم‌هایی است که فقط بسته شده و هنوز به صورت کامل ترمیم نشده است. اصل موضوع از آنجایی شروع شد که یک امام جمعه هم صدا با مردم به دنبال گرفتن حقشان از طبیعت شد، درست زمانی که معادن خود را محق‌تر می‌دانستند و به دنبال برداشت سنگ از کوه‌های این مناطق بودند.

برداشت از معدن به خودی خود مشکلی ندارد، اما اینکه در چه منطقه‌ای عملیات انفجار و تخریب و حفاری در کوه انجام می‌شود، مهم‌ترین دلیلی است که مردم تحمل نخواهند کرد. مشکل معدن بر روی کوه‌های شمال شرق منطقه کامو و چوگان دقیقا با مایه حیات در تقابل است، جایی که معدن دقیقا خود را در تقابل با سرچشمه آبی زلال می‌بیند که به عنوان مزاحم اصلی اجازه برداشت را از آن گرفته است.

زمانی که سنگ معدن در این منطقه از طریق انفجار در حال برداشت بود، مردم مشاهده کردند که هم حجم آب خروجی از چشمه کاهش یافته و هم طعم آن تغییر کرده است. در واقع زمانی که گاز‌های میان سنگ‌ها خارج می‌شود، علاوه بر اینکه سبب آلودگی آب می‌شود حجم آب را نیز کم می‌کند و با اثرگذاری روی قنوات تاثیر خود را بر کشاورزی نیز می‌گذارد.  

اگر فرونشست و شکاف زمین در اطراف دشت کاشان را هم کنار این موضوع قرار دهیم، چیزی کمتر از فاجعه برای زندگی انسان‌ها در این مناطق نخواهد داشت؛ و این دقیقا در تقابل با سیاست تمرکززدایی از شهر‌های بزرگ است. شاید برداشت از معدن، رشد اقتصادی قلمداد شود، اما وقتی حیات نباشد به چه دردی می‌خورد؟

عدم برداشت از معادن کامو در روز ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ با رای دیوان عدالت اداری به نتیجه رسیده بود، اما ۱۰ اردیبهشت همان سال این رای نقض شد. در آن زمان توسط معاون معدن سازمان صمت استان مطرح شده بود که فعالیت معدن با مجوز است و می‌تواند فعالیت کند.

مجوزدار بودن معادن امروز مورد بحث ما نیست! زیرا ممکن است یک معدن با روش‌های مختلف دوگانه تحریم نفت و رشد اقتصادی از طریق برداشت معادن را مطرح کند و امضای طلایی را برای خود به ارمغان آورد.

چند روز پیش منابع محلی کامو از حفاری در عمق معدن این منطقه که مرتبط با سرچشمه کامو است خبر دادند. اگر این موضوع صحت داشته باشد، زخم تازه را در این منطقه دوباره بازخواهد کرد.  

در جریان معارفه فرماندار کاشان استاندار اصفهان در پاسخ سوال یک خبرنگار در خصوص وضعیت معدن کامو و چوگان و اینکه چرا در نزدیک رصدخانه فعالیت دارد، گفت:مشکلات معدن  را بررسی کردیم و یک سری محدود سازی انجام شد تا آسیبی به منطقه وارد نکند.

وی در ادامه گفت: این معدن نخست فعال بوده و بعد رصدخانه ساخته شده است.

وی تاکید کرد: رصدخانه کنار معدن فعال شده است، پس مسئولین رصدخانه می‌دانسته‌اند که معدن اینجاست و با رعایت ضوابط به این مکان آمده اند.

استاندار اصفهان حتما در جریان موضوع اثرات معدن بر آب منطقه هستند، موضوع رصدخانه در این منطقه یک مسئله‌ی فرعی است و اصل مطلب همین فعالیت معدن در کامو است که باید مورد بازبینی دقیق قرار گیرد.

با توجه به اصل ۵۰ قانون اساسی و اینکه وظیفه حفاظت از این قانون به عهده سازمان حفاظت از محیط زیست است، می‌توان از مسئولان این سازمان در اصفهان انتظار داشت که نسبت به فعالیت این معدن بی اعتنا نباشند. از طرفی لزوم حضور مسئولین سامان صمت استان و دادستانی به عنوان مدعی العموم در این معدن و نظارت بر روند فعالیت آن قطعا به نفع مردم خواهد بود.   

به گزارش دانشجو، اصفهان با معضل خشکی دشت‌ها مواجه است. شکاف‌های زمین در اطراف دشت کاشان، اطراف اصفهان و حتی نزدیک به فرودگاه اصفهان، نشانه‌های خطرناکی از نابودی حیات در مرکز ایران است و همه این‌ها نادیده گرفته می‌شود تا یک معدن آهن، یکی از معدود چشمه‌های حیات در این استان را از بین ببرد.

 

بیشتر بخوانید:

آسیب‌های معدن سنگ آهن کامو به طبیعت و چشمه‌های آب / مردم در انتظار پاسخ مسئولان هستند

دبیر مجمع مطالبه‌گران: معدن کامو حتی اگر مجوز هم داشته باشد طبق اصل ۵۰ قانون اساسی، فعالیت آن ممنوع است

عضو شورای شهر جوشقان قالی: «معدن سنگ آهن کامو» کشاورزی و زندگی ۱۰ هزار نفر را به خطر انداخته است

تجمع مردم کامو و جوشقان قالی در اعتراض به فعالیت یک معدن آهن / امام جمعه جوشقان قالی: فعالیت معدن باید متوقف شود

 

دیگر خبرها

  • (ویدئو) تنها فیلم با صدای رضا شاه پهلوی بعد از ۹۰ سال؛ صدای واقعی رضاخان را بشنوید!
  • ببینید | استقرار انبوه تانک‌ها در نزدیکی رفح؛ اسرائیل آماده جنگ می‌شود؟
  • فعالیت معدن یا احیای منابع آبی! / منابع محلی خبر از حفاری در نزدیکی سرچشمه کامو می‌دهند
  • آب شرب روستا‌های سیل زده خراسان جنوبی وصل شد
  • آب روستا‌های سیل زده خراسان جنوبی وصل شد
  • امروز با حافظ : کس ندارد ذوقِ مستی میگساران را چه شد؟
  • ۲ زلزله شدید تایوان را لرزاند
  • مقررات‌زدایی در نزدیکی کارآفرین‌ها / قانون هست اجرا خیر
  • مقررات‌زدایی در نزدیکی کارآفرین‌ها / قانون هست اجرای خیر
  • کشف بمب فعال جنگ جهانی دوم در نزدیکی ورزشگاه ماینتس!